رسم دوستی این نیست . کرشمه کجاست؟

 وبلاگهای موسیقی اصیل که لینک برخی آنها نیز در این وبلاگ آمده است توسط  دوستدارن، شیفتگان و علاقمندان واقعی موسیقی تاسیس شده است . دوستانی که سالهاست در این وادی تلاش میکنند مایل هستند آنچه میدانند و آموخته اند با دیگران تقسیم کنند و به خوبی زکات علم خویش را بپردازند. وبلاگهایی که در نتیجه فعالیت خستگی ناپذیر دوستان راه اندازی شده و طی طریق میکند ، نه تنها نفعی مادی ندارد بلکه لازم است ساعتها وقت صرف تهیه مطالب و ویرایش آن گردد. ساعتها وقت جهت آپلود موسیقی و عکسها شود و زحمت زیادی جهت جمع آوری اطلاعات مختلف گردد که ماحصل آن خستگی و صرف هزینه اینترنت و تلفن و شب نخوابی و جا ماندن از امور واجب تری نظیر درس و تحصیل است. اما عشق و علاقه به موسیقی نمیتواند بگذارد که عاشقان این هنر دست از وبلاگ نویسی بردارند . این افراد می باید وقت زیادی جهت مطالعه سایر سایتها و وبلاگهای مرتبط کنند و علاوه بر آن میبایست در گفتگوهای مختلفی که با دوستانی که در این حیطه پیدا کرده اند شرکت کنند. به اینها اضافه کنید جواب دهی به سوال کنندگان و نظر دهندگان را که این نیز وقت زیادی می طلبد .

در این وانفسای وبلاگ نویسی ، مشکلات و خطرات زیادی هم گریبانگیر وبلاگ نویسان است که میتواند زحمات ماهها و سالهای آنان را در یک لحظه دود کند و به هوا بفرستد. افراد بیمار و نابخردی در کمین هستند که با نیتهای سخیف  سعی در دست اندازی به وبلاگهای مختلف دارند که موثرترین آنها هک میباشد .

وبلاگ کرشمه با مدیریت محمد ، تلاشی بیش از همه وبلاگ نویسان داشت . محمد کرشمه ، فردی پر تلاش و دوست داشتنی که خود سالها در عرصه موسیقی و ساز تار فعالیت میکرد با تاسیس وبلاگ کرشمه هرچه میدانست مخلصا می نوشت. بروز کردنهای او باعث تشویق اکثر وبلاگ نویسان بود . کامنتهای فراوان او در اغلب وبلاگها وجود داشت که نشان از نشاط و پویایی او داشت . وبلاگ ارزنده وی یک تلاش منحصر به فرد نیز داشت. جمع آوری تصاویر و عکسهای ناب از استاد شجریان که مجموعه ای نفیس و ذی قیمت بود که میتوانست مورد استفاده همه وبلاگ نویسان و دوستداران قرار گیرد. این آرشیو ارزشمند یکبار هم توسط موجودی بیمار سرقت شد ، ولی محمد ، با سخت کوشی تمام دوباره آنرا احیا کرد . تلاش ارزشمند و موثر کرشمه باعث تحسین سایر وبلاگ نویسان شد به گونه ای که وبلاگ دوست گرامیم،  امیر دل آواز نیز یکبار که قصد شناسایی چند وبلاگ وزین را داشت ، وبلاگ کرشمه  را در زمره بهترینها معرفی کرد .

....اما کرشمه هک شد .

کرشمه چندماهی است که هک شده است . لینک کرشمه در سایر وبلاگها دیگر کار نمیکند ودریغ از احوالپرسی دوستان ......

دیگر هیچکس نمی پرسد کرشمه کجاست ؟ چه میکند...؟چرا خبری از او نیست؟ چرا....؟

دوستان وبلاگ نویس میدانند که تاثیر هک چقدر بر تار و پود وبلاگ نویس ، نارحت کننده و دشوار است . برخی دوستان هم تجربه هک شدن را دارند. آنها بهتر از همه وضعیت محمد کرشمه را میدانند. ولی چرا از او یادی نمیشود . چرا کسی از دوستان او در وبلاگش حرفی از او نمی زند ؟

وبلاگ محمد کرشمه ، در آن موقعی هم که فعال بود، نظر دهندگان زیادی نداشت. ولی بازدیدکنندگانش زیاد بودند . او نیز گله مند از این بود که چرا مراجعه کنندگانش نظر نمیدهند؟ اما او نمیدانست که اگر روزی هک شود دیگر حتی همین قلیل افراد هم یادی از او نمیکنند.

 بنده توسط آفلاین ، به دفعات احوال او را جویا شده ام و خواستار برپایی مجدد وبلاگش شده ام . ولی چه فایده ؟ یک دست صدا ندارد !!! احتمالا رمقی برای محمد باقی نمانده است. چه فایده که دیگر دوستان پی او نیستند که دوباره وبلاگش را تاسیس کند . همه در فکر خودشان هستند و در فکر آپ کردنهایشان . آیا وبلاگ نویسان نمیدانند که اگر روزی خدای ناکرده خودشان به وضعیت محمد کرشمه دچار شوند و از اینهمه نظر دهنده فعلی دیگر کسی پیدا نشود که یادشان کنند روز و حالی بهتر از کرشمه نخواهند داشت .

هم اینک محمد کرشمه بعضی اوقات نظری در برخی وبلاگها میدهد . او هم اکنون هم می آید و سر میزند و آدرس وبلاگش را به صورت زیر تعریف می کند .

http://www.shajarian-pictures.blogfa.com

همان آلبوم نفیسی که ذکرش گذشت .  زیرا ظاهرا تنها چیزی که از آنهمه مطلب باقی مانده است همین است.

دوستان وبلاگ نویس . سختکوشان عرصه موسیقی اصیل !!

اگر لینک محمد کرشمه را در وبلاگتان دارید. حتما یکبار روی آن کلیک کنید . این لینک مسدود است و کار نمیکند . رسم دوستی و جوانمردی در این است که یادی از او بکنید. اگر کمکی میخواهد دریغ نکنید و از او بخواهید برگردد. بنویسد . محمد کرشمه نیاز به ابراز دوستی دارد. او سرشار از دانش موسیقی است. حیف است ننویسد . پس یادی از او بکنید که رسم اهالی موسیقی چنین است.

 

      یاری اندرکس نمی بینم یاران را چه شد   دوستی کی آخرآمددوستداران راچه شد؟ 

 

از استخوان نوازی تا ساز زدن

از استخوان نوازی تا ساز زدن


یکی از اساسی ترین مشکلات انسان های اولیه برقراری ارتباط با یکدیگر بود. زیرا آن زمان بشر هنوز حرف زدن را بلد نبود ونمی توانست با یکدیگر ارتباط برقرار کند به همین دلیل آنها به وسیله اصواتی مثل سوت یا سر و صدای برخورد دو استخوان به هم، با هم اختلاط میکردند. اما بشر توانست کم کم در نواختن استخوان ها به هم هماهنگی به وجود آورد و از این صدا ها در مراسم هایی همچون عروسی،جشنها یا مراسم مذهبی استفاده کند. اولین آلات موسیقی هم ضربی بوده اند از جمله :طبل و دهل اما به تدریج آلات موسیقی زهی هم اختراع شد.

خوب است بدانید اولین کسی که فهمید موسیقی باید دارای ریتم و روش و قاعده باشد فیثاغورث(حکیم و ریاضیدان یونانی)بود.او که همه چیز را با دلیل میدانست برای اولین بار در تاریخ موسیقی را به شکل اعداد نوشت.

در ایران باستان هم موسیقی مورد توجه دربار شاهان هخامنشی بود.

 در دوره اشکانیان موسیقی ایران رونق گذشته را نداشت و دراین دوره موسیقی موردبی مهری قرار گرفت.

 دوره ساسانیان موسیقی دوباره احیا شد.در این عصر موسیقیدانان و نوازندگان بزرگی همچون:باربد،نکیسا و رامتین زندگی میکردند.

 لازم به ذکراست آلات موسیقی مورداستفاده درآن زمان بیشتر رباب ایرانی و رباب هندی،چنگ،قره نی و بربط بوده.

مدتی پس از ورود اسلام به ایران موسیقی ایرانی که به دلیل جنگ و پیامدهای آن فراموش شده بود مسیر پیشرفت را از سر گرفت.

ابونصرفارابی(فیلسوف و حکیم)علاقه زیادی به موسیقی داشت و چند رساله در این باره نوشت،طوری که حتی ساخت سنتور و تار رانیز به او نسبت می دهند.

 

یکی از اساسی ترین مشکلات انسان های اولیه برقراری ارتباط با یکدیگر بود. زیرا آن زمان بشر هنوز حرف زدن را بلد نبود ونمی توانست با یکدیگر ارتباط برقرار کند به همین دلیل آنها به وسیله اصواتی مثل سوت یا سر و صدای برخورد دو استخوان به هم، با هم اختلاط میکردند. اما بشر توانست کم کم در نواختن استخوان ها به هم هماهنگی به وجود آورد و از این صدا ها در مراسم هایی همچون عروسی،جشنها یا مراسم مذهبی استفاده کند. اولین آلات موسیقی هم ضربی بوده اند از جمله :طبل و دهل اما به تدریج آلات موسیقی زهی هم اختراع شد.

خوب است بدانید اولین کسی که فهمید موسیقی باید دارای ریتم و روش و قاعده باشد فیثاغورث(حکیم و ریاضیدان یونانی)بود.او که همه چیز را با دلیل میدانست برای اولین بار در تاریخ موسیقی را به شکل اعداد نوشت.

در ایران باستان هم موسیقی مورد توجه دربار شاهان هخامنشی بود.

 در دوره اشکانیان موسیقی ایران رونق گذشته را نداشت و دراین دوره موسیقی موردبی مهری قرار گرفت.

 دوره ساسانیان موسیقی دوباره احیا شد.در این عصر موسیقیدانان و نوازندگان بزرگی همچون:باربد،نکیسا و رامتین زندگی میکردند.

 لازم به ذکراست آلات موسیقی مورداستفاده درآن زمان بیشتر رباب ایرانی و رباب هندی،چنگ،قره نی و بربط بوده.

مدتی پس از ورود اسلام به ایران موسیقی ایرانی که به دلیل جنگ و پیامدهای آن فراموش شده بود مسیر پیشرفت را از سر گرفت.

ابونصرفارابی(فیلسوف و حکیم)علاقه زیادی به موسیقی داشت و چند رساله در این باره نوشت،طوری که حتی ساخت سنتور و تار رانیز به او نسبت می دهند.

  


ادامه نوشته

تولید برنامه های فاخر بدون موسیقی

این عنوان تیتر سرمقاله روزنامه جام جم مورخ هفتم آبان سالجاری است . سید عباس انجام مدیر تامین برنامه شبکه قرآن تلویزیون گفته است : ما در شبکه قرآن به هیچ وجه موسیقی پخش نمی کنیم و به این قضیه هم خیلی اعتقاد داریم . میخواهیم ثابت کنیم که بدون موسیقی هم میتوان برنامه های فاخر تهیه کرد.... خوشبختانه محدودیتی که برای خودمان ایجاد کرده ایم باعث ایجاد شکوفایی متخصصان امر شد...

این نوع نگرش برای ما اهالی موسیقی قطعا جای شگفتی دارد .  سوال اساسی که برای ما و همه جوانان و دوستداران مطرح میشود این است که آیا استفاده از موسیقی در برنامه های مذهبی منافاتی با شان و منزلت آن برنامه ها دارد؟ آیا موسیقی و مذهب در تضاد با یکدیگرند؟ آیا نمیتوان از موسیقی برای مقاصد مذهبی و رشد و اعتلای فرهنگ دینی استفاده کرد؟ آیا برای گسترش فرهنگ قرآن نباید از موسیقی استفاده کرد؟

 این سوالها و دهها سوال از این دست وقتی در ذهن متبادر میشود که مدیر یک رسانه چنین نگرشی را دارد و به خود می بالد که بدون ابزار موسیقی توانسته است به تولید و پخش برنامه های قرآنی در شبکه ای تحت همین نام دست یازد. با این حال که وی قبول دارد موسیقی ابزاری توانمند جهت پیشبرد بسیاری از مقاصد است ولی عدم استفاده از آن را توفیقی بزرگ میداند .

 آنچه  که شایسته است بدان پرداخته شود این است که به نظر میرسد موسیقی خوب نه تنها هیج تضادی با معنویات و دین ندارد بلکه در دنیای امروزی و عصر تهاجم فرهنگی ، به عنوانی یک عنصر قدرتمند مطلوب میتواند در جهت اعتلای مباحث دینی مورد استفاده قرار گیرد . چه آنکه تاثیر نافذ موسیقی میتواند جمعیت فراوانی را به امورات دینی و مذهبی آشنا کند . نمونه های بیشماری حتی در همین رادیو و تلویزیون خودمان هم شاهد بوده ایم که موسیقی در  خدمت اشاعه فرهنگ مذهبی نقش اساسی داشته است . بسیاری از نوحه ها و مدایحی که در زمان دفاع مقدس از سوی مداحان خوانده شد و همانها سبب گرایش جوانان به سوی دفاع از میهن گشت، امروزه توسط همان مداحان و با استفاده از موسیقی در آلبومهای مختلف وجود دارد که به کرات هم از صدا و سیما پخش شدند. سریالهای مختلف مذهبی که داستان  برخی از آنها در قرآن هم آمده است توسط موسیقی به مردم شناسانده شد. از این جمله میتوان به فیلمها و سریالهای قرآنی و مذهبی محمد رسوالله(ص) با یک موسیقی بسیار نافذ و تاثیرگذار ، امام علی (ع) ، تنهاترین سردار درباره زندگی امام حسن(ع) ،  ولایت عشق در خصوص زندگی امام رضا(ع) ، ابراهیم خلیل الله(ع) و.... اشاره کرد . . موسیقی متن سریالهای مذهبی مورد اشاره به خصوص امام علی و تنهاترین سردار و ولایت عشق به قدری در سریال نقش پر رنگی دارند که با پخش آنها شنونده به سرعت به یاد آن امام همام می افتد. نکته حائض اهمیت ارتباط نوع موسیقی ساخته شده با شخصیت و ویژگی آن امام است. به طوریکه موسیقی سریال امام علی مظلومیت و صلابت امام را به خوبی میرساند . موسیقی سریال امام حسن مخاطب را در جریان تهایی و بی کسی امام قرار میدهد و ...

تاثیر پذیری موسیقی حتی در مقاصد دینی و قرآنی بر کسی پوشیده نیست و جای تعجب از این دارد که چرا عدم از این ابزار  قدرتمند باعث افتخار و غرور شده است . این مانند آن است که کسی بخواهد به حج برود  و بگوید من از هواپیما استفاده نمیکنم و باعث افتخار من است که این مسیر را میخواهم پیاده بروم! آیا واقعا قرآن و مذهب با موسیقی در تضادند؟

 

برای دیدن مناسب تر مقاله مورد اشاره  بر روی تصویر کلیک کنید.

 

آسمان عشق ، عشقی آسمانی

بی شک یکی از بی نظیرترین اجراهای استاد محمد رضا شجریان ، آلبوم جاودانه آسمان عشق است. این بار استاد عشق آسمانی خود را با اجرای اثری زیبا به  دنیای موسیقی ملی ایرانی تقدیم میکند . آسمان عشق را به جرات میتوان قله سه گاه نامید که از روی آن میتوان تدریس کرد و افقهای شگرفی را در پیش روی دوستدارن گشود . شجریان در این آلبوم به سراغ اشعار لطیف شاعران نامی ، عطار نیشابوری و مولانا میرود . پیش از این در خصوص رابطه شجریان و اشعار سعدی و دستگاه سه گاه سخن گفته بودیم . اما این باراستاد با عنایت به اشعار عطار و مولانا یک سه گاه دیگر می افریند . اشعاری فوق العاده زیبا و جذاب.

 

آلبوم آسمان عشق ، بیش از آنکه یک اثر هنری باشد یک حس هنری است . حسی  که از اعماق وجود خواننده و نوازندگان برخواسته است . نمیتوان این اثر را شنید و پی به ارتباط قوی هنرمندان این مجموعه با حال و هوای درونی و معنوی آنان نشد . چرا که میتوان معتقد بود هر گونه احساس لطیفی که در اعماق وجود شنونده بروز می کند ، ناشی از حسی است که اثر آفرینان داشته اند .

... و اما سه گاه ، دستگاهی بی نهایت شور انگیز و زیبا . استاد شجریان در این دستگاه معجزه میکند  . او غم و اندوه و شادی و شعف را به یکباره در این آلبوم همراه هم تقدیم دوستدارن میکند تا آنان که با تصنیف به گرد دل همی گردی .... در تفکر فرو رفته اند با تصنیف چنان مستم من امشب .... احساس طربی دلپذیر کنند. آنان که معتقدند سه گاه غمگین است میتوانند با شنیدن سوی دیگر نوار به شادی و شعف نیر فکر کنند .

اشعاری که استاد شجریان در این اثر استفاده میکند همانند تمامی آلبومهای او ، پر مغز و پر معنی است . اما کمتر خواننده ای است که بخواهد  از شعر جانا حدیث حسنت در آستان نگنجد ... جهت آواز استفاده کند ، زیرا ردیف شعری آن چندان نمیتواند مناسب تحریرهای انتهایی باشد . اما شجریان به خوبی این کار را میکند.

در ابتدای هر دو سوی آلبوم  درآمدی بسیار زیبا(همانند بسیاری از آلبومهای استاد شجریان) می شنویم که زمینه را برای اجرای آواز آماده میکند. این قطعه ها معمولا متناسب  با نوع آواز و تصنیف آن است . چنانکه در آواز  جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد و تصنیف  میدانم ، ریتم درآمد بسیار آرامتر از سوی دیگر نوار است .

جلد آسمان عشق از کاملترین بروشورهایی است که متاسفانه در کمتر آلبومی شاهد آن هستیم . حتی استاد شجریان در برخی از آثار خود ویژگی جلد آسمان عشق را پیاده نکرده است و آن این است که در جلد مزبور علاوه بر مشخصات کامل ناشر و نوازندگان و سایر عوامل دست اندرکار ، اشعار مجموعه سروده عطار و مولانا با خط نستعلیق استاد امیر احمد فلسفی به شکل ترکیب آورده شده است که به صورت شایسته ای میتواند شنونده را همراه خواننده همراهی کند 

 در زیر اشعار کامل موجود در این آلبوم برای استفاده دوستدارن ارائه میشود :

 

جانا حدیث حســـنت در داستان نگنجد

رمزی زراز عشقت در صد زبان نگنجد 

سودای زلف و خالت در هر خیال ناید

اندیشه‌ی وصالت جز در گمان نگنجد 

هرگز نشان ندادند از کوی تو کسی را

زیرا که راه کویت اندر نشان نگنجد

آهی که عاشقانت از حلق جان برآرند

 هم در زمان نیاید هم در مکان نگنجد 

آنجا که عاشقانت یک دم حضور یابند

دل در حساب ناید جان در میان نگنجد 

اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی

از دل اگر برآید در آسمان نگنجد 

عطار وصف عشقت چون در عبارت آرد

زیرا که وصف عشقت اندر بیان نگنجد 

 

                                                                                                           عطار

************************

زهی درکوی عشقت مسکن دل    

چه میخواهی ازین خون خوردن دل 

چکیده خون دل بر دامن جان 

گرفته جان پرخون دامن دل 

ازآن روزی که دل دیوانه‌ توست            

به صدجان من شدم درشیون دل

منادی می‌کنند در شهر امروز

که خون عاشقان در گردن دل 

 چو رسوا کرد ما را درد عشقت

همی کوشم به رسوا کردن دل 

چو عشقت آتشی در جان من زد

برآمد دود عشق از روزن دل 

زهی خال و زهی روی چو ماهت 

که دل هم دام جان هم ارزن دل 

 مکن جانا دل ما را نگه‌دار 

که آسان است بر تو بردن دل           

چو گل اندر هوای روی خوبت 

به خون درمی‌کشم پیراهن دل 

بیا جانا دل عطار کن شاد                     

که نزدیک است وقت رفتن دل 


عطار

********************

تصنیف "میدانم"          شعر:حضرت مولانا              اهنگ:شجریان

 

به گرد دل همي گردي ، چه خواهي كرد ؟ ميدانم     چه خواهي كرد؟ دل را خون ، رخ را زرد؟ ميدانم
يكي بازي برآوريد كه رخت دل همه بردي            چه خواهي بعداز اين بازي دژر آورد؟ ميدانم
به حق اشك گرم من، به حق آه سرد من                كه گرمم پرس چون بيني ، كه گرم از سرد ميدانم
مرا دل سوزد و سينه ترا دامن، اين فرق است        كه سوز از سوز و دود از دود و درد از درد ميدانم
بدل گويم كه چون مردان صبوري كن دلم گويد       نه مردم ني زن گر از غم ز زن تا مرد ميدانم
دلا چون گرد بر خيزي زهر بادي ، نمي گفتي          كه از مردي برآوردم زدريا گرد ميدانم

 

جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی                     دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی 
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو              بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی 
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی                         آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی 
بشکن به سر زلفت این بند گران از دل                  بر پای دل مسکین این بند گران تا کی 
        دل بردن مشتاقان از غیرت خود تا چند               خون خوردن و خاموشی زین دلشدگان تا کی 
گر عاشق دلداری ور سوخته‌ی یاری                    بی نام و نشان می‌رو زین نام و نشان تا کی 
عطار

 

چنان مستم چنان مستم من امشب         که از چنبر برون جستم من امشب

چنان چیزی که در خاطر نیاید                    چنانستم چنانستم من امشب

به جان با آسمان عشق رفتم                    به صورت گر در این پستم من امشب

بشوی ای عقل دست خویش از من           که در مجنون بپیوستم من امشب

چو واگشت پی او می دویدم                    دمی از پای ننشستم من امشب

عطار