نغمه های بهاری - سال نو مبارک

یک سال دیگر گذشت ، سالی پر از اتفاقات تلخ و شیرین ، اکنون به فاصلۀ کمتر از 17 ساعت مانده تا لحظۀ تحویل سال 1388 ، امیدوارم همگی شما دوستان ، سال 87 را با موفقیت و کامرانی به پایان رسانده و حداکثر استفاده را از فرصت های زندگی در این سال برده باشید.بار دگر طبیعت سر سبز ، حیاتی دوباره یافته و نسیم شکوفایی و شکفتن در جامعه وزدین آغاز نموده. امیدوارم در این موسم بهاری ، همگی‌مان ، همراه با تحول و دگرگونی طبیعت ، با تلاش و کوشش در عرصه های انسانیت فردای بهتری را برای خود رقم بزنیم.فرا رسیدن نوروز باستانی و آغاز فصل بهار ، فصل شکوفایی طبیعت را به شما دوستان و همراهان همیشگی وبلاگ آواز ، تبریک و تهنیت عرض میکنم.به همین مناسبت چند نغمه از هنرمندان مختلف را برای شما عزیزان قرار میدهم تا همراه با این ترانه ها به استقبال بهار برویم.

ادامه نوشته

سالنامۀ جاودانه های ايران

داشتن تاریخ تولد و فوت هنرمندان ایران ، همیشه مورد توجه من و خیلی از هنردوستان بوده. به همین خاطر ، بنده چند وقتی است در گوشه و کنار ؛ و گاهاً در تقویم های معمولی و کتاب هایم ، این تاریخ ها را یادداشت میکنم. ولی این قبیل یادداشت ها ، بعد از گذشت چند ماه یا محل یادداشتش از یاد میرود و یا چون به صورت منظم و دقیق و البته کامل نوشته نشده ، خسته کننده می‌شود.

 

دوست عزیزمان ، آقا امین ، با زحمت و علاقۀ فراوان و تحقیق دو ساله ، موفق به تهیۀ سالنامه ای با عنوان " سالنامه جاودانه هاي ايران " شده اند و کار من و امثال من را که به داشتن این یک چنین سالنامۀ کامل و منظمی علاقه دارند ، راحت کرده اند .از همین‌جا از این دوست عزیز بابت خلق این اثر ماندگار ، تشکر می کنم و امیدوارم این قبیل حرکات ادامه داشته باشد ، و قطعاً با حمایت  شما هنردوستان و علاقه مندان ، ادامه خواهد داشت.وبلاگ آواز همواره از این آثار حمایت کرده و افتخار می کند که با معرفی این آثار به گسترش فرهنگ و هنر این مرز و بوم کمک کرده باشد.

 این سالنامه ، شامل تاریخ تولد و وفات بسیاری از دانشمندان رشته های مختلف و رشته های مختلف هنری ، اسایتد صنایع دستی ، نویسدگان ، بزرگان علم  ، موسیقی دانان ایران زمین و... است که چند روزی است به همت این دوست گرامی در کتاب فروشی ها و مراکزی که در زیر می نویسم ، در دسترس علاقه مندان قرار گرفته.برای خرید این سالنامه در تهران به یکی از مراکز زیر مراجعه فرمایید.

 


ادامه نوشته

هشتم اسفند  ، هشت تصنیف و پنج خاطره از مخملین صدای ایران

امروز بیست و سومین سالگرد درگذشت مخملین صدای ایران ، استاد غلامحسین بنان بود.روزی که موسیقی ایران یکی از بزرگترین حافظان و بزرگترین تاثیرگزاران خود را از دست داد.علاقۀ شدید بنده به این استاد گرانقدر موجب شکل گیری مطالبی مثل : این مطلب ، این مطلب ، این مطلب ، این مطلب و این مطلب ، در مطالب گذشتۀ وبلاگ آواز شده و قصد من در این مطلب تکرار مکررات نیست!.پنج خاطره از استاد بنان را به همراه هشت تصنیف از زیباترین تصنیف‌های ایشان را برای دانلود می گذارم ، باشد که مورد توجه عزیزان و بازدید کنندگان وبلاگ قرار گیرد.


علی تجویدی : شبی پس از فراغت از اجرای برنامۀ گلها با هم بر آن شدیم تا از میدان ارگ به سوی استودیوی گلها در ساختمان رادیو که در آنجا قرار داشت ، ساعتی بسوی شمال تهران پیاده قدم بزنیم.در میان راه بنان از من پرسید : بنظر تو چگونه می توانیم از دستگاه سه گاه به آواز بیات اصفهان تغییر مقام کنیم و باز از بیات اصفهان به شور و سپس به سه گاه برگردیم ؟ هر دو در بدست آوردن راهی مناسب به زمزمه مشغول شدیم و هم چنان در یافتن پاساژی بودیم که این تغییر مقام یا به اصطلاح مرکب خوانی به گونی ای لطیف و خالی از تصنع انجام گیرد.خوب یاد دارم که ساعت خروج ما از استودیو ساعت 7 بعد از ظهر بود و راهپیمایی و جستجوگری ما آنچنان پی گرفت که گذشت مکان و زمان را فراموش کردیم و آنگاه به خود آمدیم که یک ساعت از نیمۀ شب گذشته بود ، تازه دانستیم نزدیک پل رومی شمیران قرار داریم و در این مدت خستگی و گرسنگی و تشنگی را به شور و شوق هنر و پویش و همدلی ، را همه از یاد برده بودیم اثر آنچه گذشت ، پدید آمدن آهنگ « یاد کودکی » بود که در آن سیر آهنگ از بیات اصفهان به سه گاه و سپس به شور و برگشت فرود به بیات اصفهان است و هر گاه این آهنگ را می شنوم یاد فراموش نشدنی آن شب برایم زنده می شود.

از نور تا نوا – علی تجویدی

فریدون حافظی : بیاد دارم شبی در منزل مجید وفادار در خدمت بنان و رهی معیری و چند تن دیگر گرد آمده بودیم.آن شب بنان را نه چنان دیدم که دریافته بودم.او آواز نمی خواند ، پرواز می کرد ، به روانی و سبکی نسیم دستگاهی به دستگاه دیگر و از گوشه ای به گوشۀ دیگر پر میکشید.گاه من و گاه وفادار او را همراهی می کردیم ، در آن حال که وی به تمامی گوشه های ردیف سر می کشید و مرکب خوانی می کرد ، نگران بودم نتواند به پرده ای که از آن آغاز کرده بود بازگردد.ولی آنگاه دچار شگفتی شدم که او به قدرت حنجرۀ نیرومند خود از همان راههایی که عبور کرده بود ، پایگاه به پایگاه بازگشت و به پردۀ نخستین رسید.گویی سازی در حنجره داشت که با استادی ، و به هر گونه که اراده می کرد آن را می نواخت و چنین هنرنمایی ، حتی برای نوازندگان چیره دست که به پرده های دست افزار موسیقی آشنایی کامل دارند بسی دشوار است و از عهدۀ همه کس ساخته نیست ، تا چه رسد به خواننده ای که صدا را در حنجرۀ خویش می پرورد.

از نور تا نوا – فریدون حافظی



محمد رضا شجریان :
من هر وقت آواز بنان را از رادیو یا تلویزیون می شنیدم ، منقلب میشدم ، و اشک می ریختم و روزی که به قزوین سفر می کردم ، یک صفحه از صدای دلنشین او را با خود داشتم تا یک تحریر او را تقلید کنم ، از تهران تا قزوین بیش از پنجاه بار آن را گذاشتم و سرانجام به آموختن آن توفیق نیافتم !.

از نور تا نوا – محمد رضا شجریان


لطفاً برای ادامۀ مطلب و دانلود تصنیف ها به ادامۀ مطلب مراجعه کنید.

ادامه نوشته